جدول جو
جدول جو

معنی شیخ ولی - جستجوی لغت در جدول جو

شیخ ولی
(شِ وَ)
دهی از دهستان تسوج بخش شبستر شهرستان تبریز است و 375 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شَ اُغْ)
شیخ زاده. فرزند شیخ. لقبی دیگراست هر یک از پادشاهان صفوی را. (از فرهنگ فارسی معین، ذیل شیخاوند). رجوع به شیخ زاده و شیخاوند شود
لغت نامه دهخدا
(وَ)
نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان شوشتر. از 14 قریۀ بزرگ و کوچک تشکیل شده و سکنۀ آن در حدود 2000 تن است و مرکز دهستان قریۀ شاهی ولی است. قراء مهم آن: قریۀ نگاری و ضحاک که هر یک 300 تن سکنه دارد. آب آن از شعبه رود خانه کارون و چاه. محصول آن غلات دیمی و کنجد است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(شَ سَ)
دهی از دهستان چالدران بخش سیه چشمۀ شهرستان ماکو است و 180 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(شَ)
ابن نورالدین رومی. از اوست: تفسیرفاتحه. (محتمل است کلمه ’ابن’ در عنوان صاحب ترجمه در نسخۀ کشف الظنون زائد باشد). (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(شَ جَ)
دهی از دهستان پشت کوه باشت و بابوئی بخش گچساران شهرستان بهبهان است و 350 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(شَهْ وَ)
دهی از دهستان کاکاوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد و حدود 100 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(شَ لَ)
دهی از دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان خلخال است و 148 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
آلوچه ی شیرین
فرهنگ گویش مازندرانی